آرینآرین، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

جوجوی قشنگم آرین

مامان فراموشکار

نه اینکه فکر کنی حواسم به واکسنت نبود...کل هفته قبل از تولدت به همه یاداوری میکردم حواستون باشه...ولی چون با مادرجون -طبق معمول-رفتی واکسن زدی و بعدش هم خداروشکر اذیت نشدی دیشب تو فکر رفته بودم بدجور که نکنه واکسن نزدی!!!بعدش یهو یادم افتاد با شفق جون و مادرجون رفتی و حتی چون گریه میکردی شفق جون برات بستنی خریده بود که آرومت کنه!!!....هم یهو خیالم راحت شد هم ناراحت این شدم که چقدر دغدغه های کاری میتونه رو فکر یه مادر اثر بذاره...همیشه خوشحال هستم و افتخار میکنم به اینکه سالهاست دارم کار میکنم و شغلم و محیط کارم عالی هست...به محیط و آدمایی که سالهاست در کنارشونم...و خدارو شکر موقعیت مالی خوبی دارم...اما دیشب فهمیدم که همیشه یه نیمه خالی لیوان...
3 آبان 1395

روز کودک مبارک

مگه میشه من روز به این مهمی رو فراموش کنم حتی اگه درگیر تولد خودم باشم....روزت مبارک وروجک خوشگل و عزیز خودم....الهی تنت همیشه سالم و دل کوچولوت شاد باشه که تو همه زندگی مامان و باباتی.....که تو دنیای قشنگمون رو با حضور گرمت قشنگتر کردی....که تو زیبایی ها رو جلوه بخشیدی....ببخشید مامان که نتونستم با باباجون برم برات کادو بگیرم آخه مهمون داشتیم و قبلش هم تا دیروقت سرکار بودم و واقعا دچار چالشی شده بودم که بهم فهموند حتی ده سال تجربه و سابقه هم میتونه بعضی وقتا کافی نباشه...هرچند که دقیقه نود ضربتی مشکل مالیاتی ما هم خداروشکر به بهترین نحو حل شد... بجاش دو تا بلوز خوشگل و خوش جنس کادویی بابای مهربونت بود که دستش درد نکنه خیلی خوش سلیقه بود عکس...
2 آبان 1395
1